Mazzeye shir tabiyi bood kholase khordim. Baad ham tebghe mamool raftim daneshgah va neshestim be kar kardan (albate in rooza kar kardan shode homework hal kardan !!!) Baad taraf haye 3-4 e asr bood ke shoroo kardam ye khorde dar internet vel charkhidan va settings in computeri ke behem dadan ro tanzim kardan. Hamin joor ke be kaare khodam miresidam ye lahze ye ehsase ajibi behem dast dad.
Tanha halati ke mitoonam tosif konam in hast ke halam shabihe mogheyi hast ke adam ba sedaye zange saat az khab mipare vali hanooz gije va bidar nashode. Goo inke midoone daghighan bidare va hame chizo ye joorayi mifahme, ama dar eine haal ham motevajjeh hast ke dare ye seri sherro verro be soorate khab mibine. Kholase in halat behem dast dad. Va ta oonjayi ke yadam miad dar mioone oon hiri viri, maghzam yaade ye ghazieyi oftade bood va man motmaen boodam ke in khaabi bood ke shabe ghablesh ya 2,3 shab ghablesh didam, ama dorost yadam nabood chi bood. Dar natije maghzam shoroo kard be faaliat kardan yadesh biad jarian chie. Ama har chi in maghz talash kard yadesh nayoomad va dar natije bishtar gir dad. In ghazie ta jayi edame peida kard ke be man halate tahavvo dast dad!!!!
Dige be har zoori bood khodamo control kardam va bala nayavordam. Ama in halat chand bar tekrar shod va man vaghean dar ein inke kheili ghazie baram jaleb bood kolli ham tarside boodam. Hala khodam fekr mikonam ehtemalan be dalile masmoomiat halam ghat zade boodo injoori shodam. Dalile dige nemibinam ama be har hal har chi bood kolli ajib gharibo gheire montazere bood.
Kollan in rooza az ye taraf ehsas mikonam khoda bazi jaha dare kheili behem haale alaki mide vali dar jahaye dige halamo besiar bad migire va ehtemalan ye joorayi dare behem hint mide. Yekish ke ghazieye tasadofe Iranam bood ke khob az oon tasadof 100 joor outcome mishod entezar dasht va maale man jozve oon 5 tayi bood ke taraf hich chish nemishod. Yekiam dirooz! Hala dige nemidoonam...
Begzarim. In rooza, roozayi hast ke Oasis albumesho hazer karde va ta 30 rooz dige mide biroon. Baraye hamin har rooz ke mirin be web sitesh ye chize jadidi rage be album ya group neveshte ke bishtar hayajani kone ghaziaro. Kholase jadidan ye clippi gozashte rage be ye ahangi ke dar in album hast va khanande yani Liam oono neveshte. Ahang gooya injoori shoroo mishe ke: "There's a song, it reminds me of when we were young,..." va baad ghat mishe. Kholase khastam share konam ke khosham oomade, hamin:D:D:D
In dooste ma ham ke hads mizanam Hamen bashe baram comment gozashte va baz tahdid karde. manam baraye inke saketesh konam in matno ba estefade az yeki az in web site haye converter farsi kardam. dige inke beshe khoond ya na ba khodetoon;)
دیروز یه اتفاق عجیبیی افتاد هم یه خورده ترسیدم هم برام جالب بود. صبح که پا میشم, عادت کردم که یه ظرف سریال بخرم ( حکایات بچه سوسوله تو جردن که سبحا باید یه لیوان اورنگ جویکه بخوره;) ) البته شما میدونین برای خودم دوره میکنم که سریال یه ظرف شیر هستو برشتوک;) . . . حالا خلاصه دیروز ذبح که اومدم اینکارو انجام بدم, دیدم شیری که دارم میخورم 4 روز که تاریخ مسرفش گذشته. از اونجایی که اگه من سبهنمو که این روزا باید بهش گفت سحری تا سوتی نشه باید کامل بخرم وگرنه 2 ساعت بادش پس میفتم, دیدم چاره‌ای ندارم جز اینکه همون شیر موندرو استفاده کنم.
مزه‌ی شیر تابییعی بود خلاصه خوردیم. بعد هم طبق معمول رفتیم دانشگاه و نشستیم به کار کردن البته( این روزا کار کردن شده همورک حال کردن ! ! ! ) بعد طرف های 34- عصر بود که شروع کردم یه خورده در اینترنت ول چرخیدن و ستینگس این کمپوتری که بهم دادن رو تنظیم کردن. همین جور که به کار خودم میرسیدم یه لحظه یه احساس عجیبیی بهم دست داد.
تنها حالاتی که میتونم توصیف کنم این هست که حالم شبیه موقه‌عی هست که آدم با صدای زنگ ساعت از خواب میپره ولی هنوز گیج و بیدار نشده. گو اینکه میدونه دقیقا بیداره و همه چیزو یه جورایی میفهمه, اما در عین حال هم متوجه هست که داره یه سری شرو ورو به صورت خواب میبینه. خلاصه این حالت بهم دست داد. و تا اونجایی که یادم میاد در میونه اون هیری ویری, مغزم یاد یه قضیه‌ای افتاد بود و من مطمئن بودم که این خبی بود که شب قبلش یا 2, 3 شب قبلش دیدم, اما درست یادم نبود چی بود. در نتیجه مغزم شروع کرد به فالیت کردن یادش بیاد جریان چیه. اما هر چی این مغز تلاش کرد یادش نیومد و در نتیجه بیشتر گیر داد. این قضیه تا جایی ادامه پیدا کرد که به من حالات تهوو دست داد! ! ! !
دیگه به هر زوری بود خودمو کنترل کردم و بالا نیاوردم. اما این حالت چند بر تکرار شد و من واقعا در عین اینکه خیلی قضیه برام جالب بود کلی هم ترسید بودم. حالا خودم فکر میکنم احتمالا به دلیل مسمومیت حالم قطع زده بودو اینجوری شدم. دلیل دیگه نمیبینم اما به هر حال هر چی بود کلی عجیب قریبو غیر منتظر بود.
کلا این روزا از یه طرف احساس میکنم خدا بازی جاها داره خیلی بهم حال الکی میده ولی در جا‌های دیگه حالمو بسیار بعد میگیره و احتمالا یه جورایی داره بهم هینت میده. یکیش که قزیه‌ی تصادف ایرانم بود که خوب از اون تصادف 100 جور اوتکمه میشد انتظار داشت و مال من جزو اون 5 تایی بود که طرف هیچ چیش نمیشد. یکیم دیروز! حالا دیگه نمیدونم. . .
بگذاریم. این روزا, روزایی هست که اوسیس آلبومشو حاضر کرده و تا 30 روز دیگه میده بیرون. برای همین هر روز که میرین به وب سیتش یه چیز جدیدی رگ به آلبوم یا گروپ نوشته که بیشتر هیجانی کنه قزیرو. خلاصه جدیدا یه کلیپی گذشته رگ به یه آهنگی که در این آلبوم هست و خواننده یعنی لیم اونو نوشته. آهنگ گویا اینجوری شروع میشه که: تهرس\"\' آ سنگ, ایت رمیندس me آو وهن و ور یونگ, . . . \" و بعد قطع میشه. خلاصه خواستم شاره کنم که خوشم اومده, همین: دی: دی: دی
این دوست ما هم که حدس میزنم همن باشه برام کمنت گذشته و باز تهدید کرده. منم برای اینکه سکتش کنم اون لینکی رو که گفته استفاده میکنم تا این متن فارسی شه اما دیگه ویرایش و اینکه قابل خوندن باشه با خودتون;)
مزه‌ی شیر تابییعی بود خلاصه خوردیم. بعد هم طبق معمول رفتیم دانشگاه و نشستیم به کار کردن البته( این روزا کار کردن شده همورک حال کردن ! ! ! ) بعد طرف های 34- عصر بود که شروع کردم یه خورده در اینترنت ول چرخیدن و ستینگس این کمپوتری که بهم دادن رو تنظیم کردن. همین جور که به کار خودم میرسیدم یه لحظه یه احساس عجیبیی بهم دست داد.
تنها حالاتی که میتونم توصیف کنم این هست که حالم شبیه موقه‌عی هست که آدم با صدای زنگ ساعت از خواب میپره ولی هنوز گیج و بیدار نشده. گو اینکه میدونه دقیقا بیداره و همه چیزو یه جورایی میفهمه, اما در عین حال هم متوجه هست که داره یه سری شرو ورو به صورت خواب میبینه. خلاصه این حالت بهم دست داد. و تا اونجایی که یادم میاد در میونه اون هیری ویری, مغزم یاد یه قضیه‌ای افتاد بود و من مطمئن بودم که این خبی بود که شب قبلش یا 2, 3 شب قبلش دیدم, اما درست یادم نبود چی بود. در نتیجه مغزم شروع کرد به فالیت کردن یادش بیاد جریان چیه. اما هر چی این مغز تلاش کرد یادش نیومد و در نتیجه بیشتر گیر داد. این قضیه تا جایی ادامه پیدا کرد که به من حالات تهوو دست داد! ! ! !
دیگه به هر زوری بود خودمو کنترل کردم و بالا نیاوردم. اما این حالت چند بر تکرار شد و من واقعا در عین اینکه خیلی قضیه برام جالب بود کلی هم ترسید بودم. حالا خودم فکر میکنم احتمالا به دلیل مسمومیت حالم قطع زده بودو اینجوری شدم. دلیل دیگه نمیبینم اما به هر حال هر چی بود کلی عجیب قریبو غیر منتظر بود.
کلا این روزا از یه طرف احساس میکنم خدا بازی جاها داره خیلی بهم حال الکی میده ولی در جا‌های دیگه حالمو بسیار بعد میگیره و احتمالا یه جورایی داره بهم هینت میده. یکیش که قزیه‌ی تصادف ایرانم بود که خوب از اون تصادف 100 جور اوتکمه میشد انتظار داشت و مال من جزو اون 5 تایی بود که طرف هیچ چیش نمیشد. یکیم دیروز! حالا دیگه نمیدونم. . .
بگذاریم. این روزا, روزایی هست که اوسیس آلبومشو حاضر کرده و تا 30 روز دیگه میده بیرون. برای همین هر روز که میرین به وب سیتش یه چیز جدیدی رگ به آلبوم یا گروپ نوشته که بیشتر هیجانی کنه قزیرو. خلاصه جدیدا یه کلیپی گذشته رگ به یه آهنگی که در این آلبوم هست و خواننده یعنی لیم اونو نوشته. آهنگ گویا اینجوری شروع میشه که: تهرس\"\' آ سنگ, ایت رمیندس me آو وهن و ور یونگ, . . . \" و بعد قطع میشه. خلاصه خواستم شاره کنم که خوشم اومده, همین: دی: دی: دی
این دوست ما هم که حدس میزنم همن باشه برام کمنت گذشته و باز تهدید کرده. منم برای اینکه سکتش کنم اون لینکی رو که گفته استفاده میکنم تا این متن فارسی شه اما دیگه ویرایش و اینکه قابل خوندن باشه با خودتون;)
2 comments:
rasti to age be joz electronic ye reshte dige mikhoondi ye chizi mishodi ha
barikallah ke hadset dorost bood,
hala chera baghie taghaza ro ejabat nakardi,
ye tel az khoone ya office baram befrest bahat dar tamas basham
aghajoon,
khaheshan
tamana
alhagh ke in narm afzara moft geroonan!
Post a Comment